۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

غرض ها

 یا  شاهد

کريمان جان فداي دوست کردند
سگي بگذار ما هم مردمانيم

غرضها تيره دارد دوستي را
غرضها را چرا از دل نرانيم؟

کنون پندار مُردم، آشتي کن
که در تسليم ما چون مردگانيم

۱۳۸۸ مهر ۷, سه‌شنبه

نعیم

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
أَلْهَاكُمُ التَّكاثُرُ(1)  حَتى زُرْتمُ الْمَقَابِرَ(2)  َكلا سوْف تَعْلَمُونَ(3)  ثُمََّكلا سوْف تَعْلَمُونَ(4)

زودی می گم عجب ...هایی بودن هاااا
  تکاثر؟!
حالا این معنی دیگه هم شاید ... ؟
به اینکه لیسانسی یا فوق لیسانس ، اگر از اون کم آوردی به معدل افتخار کردن،اگر نشد اینکه کدوم دانشگاهی
نشد به رتبه کنکور!!!!!
حالا درس هم نه، تکاثر نداری تو زندگیت؟

  َكلا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ(5)  لَترَوُنَّ الجَْحِيمَ(6) ثُمَّ لَترَوُنهَا عَينَ الْيَقِينِ(7)

چه جوری بگه؟ ...کوری دیگه... نمی فهمی...
میگه اگر می فهمیدی ...اگر می دیدی...

بابا یه بارم سرت رو بالا کن این درخت ها رو ببینی...
باریکلاااااااااا
یه کم بالا تر......آســــــــــــــــمـون

ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ يَوْمَئذٍ عَنِ النَّعِيم(8)

حالا هی بگن اینها تسبیح می کنن ، انگار می کنی داره داستان تخیلی تعریف می کنه
خوب حقم داری ! فکر کنی اونا مدام تو تسبیح اند و تو داری ...خوب باید بمیری

۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

هیچ آدابی و ترتیبی مجو ...

خدا از هرچه پنداری جدا باشد

خدا هرگز نمی خواهد خدا باشد

نمی خواهد خدا بازیچه ی دست شما باشد

که او هرگز نمی خواهد چنین آیینه ی وحشت نما باشد

هراس از وی ندارم من

هراسی زین اندیشه ها در پی ندارم من

خدایا بیم از آن دارم

مبادا رهگذاری را بیازارم

نه جنگی با کسی دارم نه کس با من

بگو موسی بگو موسی پریشانتر تویی یا من؟

نه از افسانه می ترسم نه ازشیطان

نه از کفر و نه از ایمان

نه از دوزخ نه از حرمان

نه از فردا نه از مردن

نه از پیمانه می خوردن

خدا را می شناسم از شما بهتر

شما را از خدا بهتر

خدا رااااااااااااااااااااااااا

۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

او میرود؟ (شاید هم ما میرویم!)

یا معین من لا معین له

او میرود دامن کشان ،
من زهر تنهایــــــــــــــی چشان
دیگر مپرس از من نشان
کز دل قرارم می رود

۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

هنگام اضطرار . . . . .

یا غایت آمال العارفین

زراه از امام صادق(ع)نقل کرده است که حضرت فرمودند:چون زمان غيبت را درک کردي همواره اين دعا را بخوان:
 
اللهم عَرِّفنی نفسک فاِنـَّک اِن لم تـُعـَرِّفنی نفسک لم اعرف نبیک
اللّهم عَرِّفنی نبیک فاِنـَّک اِن لم تـُعـَرِّفنی نبیک لم اعرف حجتک
اللهم عَرِّفنی حجتک فاِنـَّک اِن لم تـُعـَرِّفنی حجتک ضَلـَلتُ عن دینی؛


پروردگارا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، نمیتوانم پیغمبرت را بشناسم.
پروردگارا! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، نمیتوانم حجت تو را بشناسم. 
پروردگارا! حجت خود را به من بشناسان، که اگر حجت خود را به من نشناسانی، دین خود را از دست میدهم، و گمراه خواهم شد".
 
الکافی، کلینی، ج 1، ص 337، چاپ دارالکتب الاسلامیة تهران، نشر 1365؛ محمد باقر، مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 7 - 146 ح 70.

۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

بزم محبت

يا من لا يرجى الا فضله
 
بنازم به بزم محبت که آنجا ، گدایی به شاهی مقابل نشیند

۱۳۸۸ شهریور ۱۹, پنجشنبه

حیدر بابا

یا رب العلی


 حیدربابا دنیا یالان دنیا دی...

______________________________________________________

سلام به همه دوستانی که زحمت کشیدند نظر گذاشتند .

این جمله ترکی است ، یالان یعنی دروغ ، حدودا معنی اش اینه که دنیای پر دروغی هست .

برای نظر گذاشتن لطف بفرمایید گزینه " ناشناس" یا" نام/آدرس اینترنتی " را انتخاب بفرمایید در این صورت حتی به نوشتن "کلمه تایید" (مثل اعدادی که در بلاگفا در زمان نظر دادن تایپ می کنید) هم احتیاجی نیست .....
اگر هنوز مشکلی هست لطفا بفرمایید ، چون شاید من متوجه نشدم که مشکل چی هست .

در ضمن در دو تا پست قبلی هم یه توضیحاتی اضافه شد!!

برای "ابن سینا" ی عزیز: ببخشید دوست خوب، ان شاء الله سعی می کنم ترجه هاش رو هم بعضا بنویسم ! راستش خودم هم ترجمه اش رو دفعه اول می خونم !!

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

ولکن الله سلّم

بسم الله الرحمن الرحیم


اذ یریکهم الله فی منامک قلیلا ولو اراکهم کثیرا لفشلتم ولتنازعتم فی الامر ولکن الله سلّم انه علیم بذات الصدور
هنگامى كه خداوند ايشان را به تو در خوابت اندك نماياند و اگر بسيار نشان مى داد هر آينه در كار اختلاف مى كرديد، ليكن خداوند (شما را) سلامت داشت كه او دانا است به آنچه در سينه ها است

واذ یریکموهم اذ التقیتم فی اعینکم قلیلا ویقللکم فی اعینهم لیقضی الله امرا کان مفعولا والی الله ترجع الامور
و هنگامى كه نماياند ايشان را به شما هنگام تلاقى شما با ايشان اندك در چشم شما و اندك نمود شما را در چشم ايشان تا خداوند به كرسى بنشاند امرى را كه شدنى بود و به سوى خدا است مرجع همه امور

سوره مبارکه انفال 43 و 44

این آیه رو از اون جهت نوشتم که یه جورایی انگار خدا خواسته که یه جور دیگه اوضاع رو بهشون تلقین کنه تا از پس مسئولیتشون بر بیان ..... خدا برای ما هم بخواد !!

۱۳۸۸ شهریور ۱۷, سه‌شنبه

اضطرار

یا لطیف

اللهم انی اسئلک من جمالک باجمله و کل جمالک جمیل اللهم انی اسئلک بجمالک کله
می خوامت ، با قشنگ ترین هات ....
بهره مند شدن از الطاف خاصه خداوند به دو طریق میسر است :
اول : جهاد فی الله به تصفیه نفس از کدورت ها
دوم : اضطرار ..............
آیت الله وحید خراسانی

_____________________________________________________________________
سلام
عرض کنم در مورد معنی اضطرار، از ظاهر صحبت های ایشون برداشت می شه که معنی اضطرار همون معنی هست که بین مردم رایج هست .
مثلا نوشتند :
""همچنین استفاده از واسطه فیض خدا که اسم اعظم و مثل اعلای اوست به دو طریق است : اول به تزکیه فکری و خلقی و عملی که " اما تعلم ان امرنا هذه لا ینال الا بالورع " دوم به انقطاع از اسباب مادی و اضطرار ، و از این طریق بسیار کسان که بیچاره شدند، و کارد به استخوان آنها رسید ، و به آن حضرت استغاثه کردند و جواب گرفتند .""

۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه

۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

رمضان اسم من اسماء الله عزو جل لا یجی و لا یذهب

 یا الله
هشام بن سالم می گوید : ما چندن نفر بودیم خدمت امام باقر علیه السلام رسیدیم. حضرت فرمود:‌

"لا تقولوا هذا رمضان و جاء رمضان و ذهب رمضان

رمضان اسم من اسماء الله عزو جل لایجی و لایذهب
و انما یجی و یذهب الزائل ولکن قولوا شهررمضان "

نگوئید این رمضان است. رمضان رفت ، رمضان آمد، رمضان نامی از نامهای خداوند است و آمدن و رفتن مربوط به امور فانی است ، بلکه بگوئید ماه رمضان.
بحار ج 96 /ح 376

و در حدیثی امام علی علیه السلام فرمود:
لا تقولوا رمضان ولکن قولوا شهر رمضان فانکم لا تدرون ما رمضان.
نگوئید رمضان ، بگوئید ماه رمضان چون شما نمی دانید که رمضان چیست

رمضان از رمض به معنای شدت گرما و تابش آفتاب بر رمل (سنگریزه) آمده ، ‌گویا در این ماه انسان گداخته و دگرگون می شود به جهت ایستادگی در مقابل عطش مادّی و گاه عطش های شیطانی و به دنبال آن سقایت الهی


بقول مولوی:
آب کم جو، تشنگی آوربه دست تا بجوشد آبت از بالا و پست
تا " سقا هم ربهم " آید جواب ، تشنه باش ، الله اعلم بالصواب
حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا کازرونی
امام جمعه کرج

۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

مهمونی چه سریع می گذره . . .

اعوذ بجلال وجهک الکریم
أن ينقضي عني شهر رمضان
أو يطلع الفجر من ليلتي هذه
و لک قبلي تبعه أو ذنب تعذبني عليه

اگر این شبها گریه کردی . . . . .

بک یا عزیز
ان کنت باکیا ًعلی شیءٍ
فابک علی الحسین علیه السلام

دلم تنگه

بک یا لطیف و یا شفیق و یا رفیق و یا حبیب و یا طبیب و یا انیس و یا مونس