مذاق عاشقی: او میرود؟ (شاید هم ما میرویم!)

۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

یا معین من لا معین له

او میرود دامن کشان ،
من زهر تنهایــــــــــــــی چشان
دیگر مپرس از من نشان
کز دل قرارم می رود

ناشناس گفت...: من زهر تنهایی چشان..
زهر تنهــایـــــــــــی..
ققنوس; ۲۸ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۹:۰۳
ناشناس گفت...: سلام
چه خبره همه مون پنچریم؟
مرضیه; ۲۸ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۴۵
محمد مهدی گفت...: سلام
عیدتون مبارک و نماز و روزتون قبول
امیدوارم استفاده مفیدی از این ایام برده باشید.
التماس دعا; ۳۰ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۰۹
ناشناس گفت...: naaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa hih ja nemirim haminja hastim... ey baba in soala hiye?!
marziyeh; ۱ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۰۵
محمد مهدی گفت...: سلام
ممنون از ابراز لطف و حضور گرمتون
انشاالله قلب بعدی شما هم شریک بشید.
بازم ممنون; ۲ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۲۷